Who's فیلم خریدار شماست؟
بلک هایدرا، موسیقی تریلر رسمی فیلم را به نام «سوپر ماشروم» ساختهاست. خطوط متحرک، اشکال و تشکیل ابرها صدا و ریتم موسیقی را منعکس می کنند. روبرت در صندوقچه را به طرف بالا میکشد و باز میکند و بدن بی جان دیوید را درون صندوقچه میبیند. در صحنهٔ آخر، روبرت روی یک صندلی کنار صندوقچهٔ حاوی جسد دیوید نشسته است، شا براندون مشروب مینوشد و فلیپ پیانو مینوازد و عبارت پایان فیلم بر روی صفحهٔ نمایش ظاهر میشود. براندون با استفاده از یک سری وسایل تزئینی، درست قبل از این که خانم ویلسون، خدمتکار خانهاش برسد، سعی دارد، از صندوقچهای که جسد دیوید را در آن گذاشته است، به عنوان میز سرو شام استفاده کند. خانم کنتلی به جهت این که حس میکند از سوی دیوید به این میهمانی دعوت نشده است، عصبی به نظر میرسد و به همین دلیل، آقای کنتلی، تصمیم به ترک میهمانی میگیرد. این یک مقالهٔ خرد فیلمبردار است.
غالب گفتگوها و دیالوگهای فیلم، پیرامون دیوید و ماجرای غیبت عجیب و غریب او تمرکز دارد، بر همین اساس، روبرت، به رفتارهای فلیپ، تناقضها در گفتارهای او و براندون و همچنین بیقراری و عدم تمرکز وی مشکوک شده است. به عنوان مثال، فلیپ مصرانه مصمم بود تا بر روی ماجرای کشتن یک پرنده در مزرعهٔ خانوادگی شاو سرپوش بگذارد، اما روبرت همچنان بر این که تصویر خفه کردن چندین پرنده را توسط فلیپ به چشم دید است، تأکید داشت، اما اندکی بعد، فلیپ، پیش از روبرت، به جهت این که براندون بعد از ظهر زیبا و دلانگیز وی را برهم زده است و نه تنها به خاطر قتل دیوید، به او اعتراض میکند. این فیلم با الهام از نقاشی معروف دختری با گوشواره مروارید اثر یوهانس ورمر ساخته شد. دختری با گوشواره مروارید (به انگلیسی: Girl with a Pearl Earring) فیلمی است محصول سال ۲۰۰۳ و به کارگردانی پیتر وبر است. مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Girl with a Pearl Earring». مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «The Beekeeper (film)». مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «The Assault (film)».
مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Christian Matras (cinematographer)». هنگامی که خاله دیوید، خانم آتواتر، خودش را یک فالگیر معرفی میکند و از فلیپ میخواهد که دست خود را به او نشان بدهد، در پاسخ به او میگوید که با توجه به مهارت بسیار زیاد و بالای او در نواختن پیانو، شهرت زیادی برای او رقم خواهد خورد، اما فلیپ اینگونه برداشت میکند که شاید این شهرت، به یک بدنامی برای وی تبدیل شود. هنگامی که روبرت تصمیم به ترک خانه میگیرد، از خانم ویلسون میخواهد تا کلاه و بارانی اش را برای وی بیاورد، در همین اثناء، خانم ویلسون، بهطور تصادفی حروف اول نام و نام خانوادگی دیوید را، که با حروف تزئینی طلایی رنگ درون کلاهی که به چوب لباسی آویزان شده است، نقش بسته است، میبیند و شکش نسبت به ماجرای قتل دیوید بیشتر میشود. روبرت اندکی بعد، قوطی سیگارش را در گوشهای خانه پنهان میکند و در حالی که از شو براندون درخواست یک لیوان مشروب میکند، شروع به نظریهپردازی در مورد ناپدید شدن دیوید میکند. حس کنجکاوی روبرت اندکی بعد از ترک همهٔ میهمانان او را به این ساختمان بازمیگرداند و تظاهر میکند که قوطی سیگارش را در خانه دیوید جاگذاشته است.
ظاهر کوتاه مدت آلفرد هیچکاک به عنوان یک ویژگی مشخص در اکثر فیلمهای او شناخته میشود. روبرت در اینجا سعی دارد با طرح موضوع انسان برتر، همهٔ مباحث قبلی طرح شدهٔ خویش را نفی کند و به این نتیجه میرسد که هیچ راهی برای ترسیم عینی این موضوع وجود ندارد، بنابراین اسلحهٔ براندون را به دست میگیرد، پنجره را باز میکند و سه بار به سمت آسمان شلیک میکند، تا صدای گلوله توجه اهالی شهر را به خود جلب کند و در همین اثناء، صدای آژیر ماشین پلیسی که به ساختمان نزدیک میشود، بلندتر و بلندتر میشود. داستان فیلم درباره پدر و دختری است که در یک قطار سریعالسیر به سوی شهر بوسان در کره جنوبی سفر میکنند. فیلمنامه این فیلم هم از رمان دختری با گوشواره مروارید اثر تریسی شوالیه اقتباس شدهاست. مهین، دختری فقیر، گرانترین هدیهٔ تولد را برای دوستش مهتاب میخرد اما با واقعیتهایی روبرو میشود. البته او در این راه سخت مجبور میشود با رفقای قدیمی اش همراه شود چراکه در میانه را میبایست کلی زامبی را از بین ببرد و …
اگر شما این مقاله را تحسین می کنید، مایلید اطلاعات بیشتری در مورد فیلم سینمایی گلشیفته بدست آورید به سایت ما مراجعه کنید.